جدول جو
جدول جو

معنی قابلمه کاری کردن - جستجوی لغت در جدول جو

قابلمه کاری کردن
(اَ شی دَ)
در اصطلاح زرگرها، ورقۀ نازک از فلز روی چیزی کشیدن. روکش کردن. آب طلا یا نقره دادن. مطلا کردن. مفضض کردن، و مجازا به معنی سعی کردن و کوشش
لغت نامه دهخدا